نوشته های تگ شده "گفتاردرمانی"

رابطه درمانی آغاز می شود. می توانست به سبب رنج سفر، «نه» بگوید. کلمه جادویی که همیشه آدم را راحت می کند. خیالش را از همه چیز آسوده می کند و گاهی مواقع شعلۀ هیجان یک ماراتنِ تلاش را در…

با تمام وجود خواستم و شد من یک دختر 17 ساله هستم که در حال حاضر در پایه ی سوم دبیرستان ، رشته تجربی درس می خوانم . از زمانی که یادم می آید لکنت داشتم . از سه ،…

سلام من مادر یک پسر 7 ساله هستم دو سال پیش زمانی که من باردار بودم پسرم یکدفعه دچار لکنت شدید شد راههای طب سنتی را امتحان کردم ولی جواب نگرفتم اینقدر شدید بود که میخواستم پیش دبستانی نفرستمش آخه…

دخترم دو لسال هشت ماهه بود که لکنت گرفت. و همزمان شد با چند تا ترس که تو یه مدت کم براش پیش امده بود و یکی دیگش هم یه جا به جایی داشتیم از اصفهان که آمدیم بندرعباس. دخترم…

اولین تجربیات مراجعه به درمانگر برای شخص بنده ناامیدکننده بود. آنچه در تاریکخانه ذهنم از اولین مراجعه به مراکز درمانی به جا مانده مربوط به کلاس اول راهنمایی م یشود و نامه ایی که معلم پرورشی مدرسه برای والدینم مرقوم…

لکنت من از نوع تکرار و گاها قفل  در 8 سالگی شروع شد.اولین لکنت هام رو در کلاس با خواندن قرآن و تنبیه معلم متوجه شدم.کم کم آگاهی من نسبت به گفتار متفاوتم بیشتر شد.نگاه متعجبانه بقیه باعث حساس تر…

قبل از هر تماس تلفنی، حرف هایم را روی كاغذ می نوشتم. مرور می كردم و با ترس، گوشی تلفن را بر می داشتم. آدم وقتی ضربان قلبش تندتر می شود، صدای دم و بازدمش را بیشتر ادراك می كند….